پزشك خود باشيد


 

ترجمه و تحقيق : آرزو رمضاني




 

وسواس
 

بسياري از بچه ها دوست دارند ، دست هاي شان را بشويند؛ اما سارا اين كار را بيش از اندازه انجام مي دهد. او مي خواهد زود دست هايش را بشويد و از زير شير آب بيرون ببرد؛ اما احساس مي كند تميز نشده و باز هم آن ها را مي شويد. او بعضي وقت ها آن قدر دست هايش را به هنگام شستن به هم مي كشد كه قرمز و زخم مي شود.
او زمان زيادي را صرف شستن و تميز كردن مي كند و مجبور مي شو براي رفتن به مدرسه عجله كند. در نتيجه دچار استرس مي شود. در مدرسه نگران است كه دستش به دست گيره هاي در يا نرده ها نخورد. او نگران است اگر دستش به اين جاها بخورد ، بيماري هاي وحشتناك بگيرد.
بعضي وقت ها، سارا از كارهاي درسي اش عقب مي ماند ، چون احساس مي كند اشتباه نوشته و دوباره آن ها را بررسي مي كند. براي چندمين بار جواب ها را نگاه مي كند، بررسي مي كند ، دوباره پاك مي كند و دوباره مي نويسد. او ناراحت است چون نمي تواند خودش را نگه دارد. دست خودش نيست؛ زيرا سارا دچار وسواس فكري شده است.

وسواس فكري چيست؟
 

وسواس يك نوع دل نگراني است. وقتي اتفاق مي افتد كه يك مسأله در مغز حالت شك و دودلي پيدا مي كند و فرد پيوسته به آن چيز فكر مي كند.
بچه هايي مثل سارا مي ترسند دست شان كثيف شود يا ميكروب داشته باشد. آن ها هميشه نگرانند كه خانواده هاي آن ها مريض شوند يا اتفاقي براي شان بيفتد. نمونه هايي از افكار وسواسي عبارت اند از ؛ فكر آسيب زدن به خود يا ديگران ، مرگ نزديكان، آلوده بودن ، مبتلا شدن به يك بيماري لاعلاج ، آتش سوزي ، مسموم شدن يا مسموم كردن ديگران.
هنگامي كه فكر وسواسي در فرد زياد شد سبب مي شود يك كار را زياد انجام دهد.
مثل شستن دست ها، حمام كردن ، بررسي ابزار مختلف نظير شيرگاز ، پنجره ها ، كمدها و گنجه ها، قفل در و...
آدم هايي كه وسواس فكري دارند خيلي نگرانند و بيش تر وقت شان را در نگراني به سر مي برند. داشتن اضطراب فكري كم، اشكال ندارد؛ اما اگر اضطراب زياد باشد زندگي خيلي سخت مي شود و شما تمركزتان را از دست مي دهيد؛ چون مغز شما هر لحظه به آن ترس و اضطراب فكر مي كند.

نگراني عادي يا وسواس
 

البته نگران شدن عادي و معمولي است. هر كس ممكن است نگران شود. بچه ها ممكن است براي چيزهايي كه گم مي كنند نگران شوند. يا براي اتفاقاتي كه براي والدين شان مي افتد نگران شوند. آن ها ممكن است از اين كه مريض شوند يا بدن شان آسيب ببيند ، احساس ترس داشته باشند. اگر بچه ها به خاطر بعضي مسائل مثل دزد ، آتش يا زلزله نگران شوند و بترسند اشكالي ندارد و اين نگراني معمولي است. نگراني مي تواند به بچه ها بياموزد كه چگونه با دقت و احتياط باشند. نگراني طبيعي مي آيد و مي رود بدون آن كه مشكلي ايجاد كند.
اما نگراني خيلي زياد، دوباره و دوباره اتفاق مي افتد ، و اين نگراني زياد وسواس است. در وسواس مغز همواره با نگراني بازي مي كند و اگر هيچ اتفاقي نيفتد. احساس نگراني بيش تر و بيش تر مي شود. اين نگراني مكرر ، وسواس فكري ناميده مي شود.

براي دوري از وسواس چه كار كنيم؟
 

1 ـ مرتب به خود تلقين كنيد كه اتفاقي نمي افتد.
2 ـ با خود بگوييد اگر هم اتفاقي افتاد ، خدا با شماست و به شما كمك مي كند.
3 ـ به خود آرامش بدهيد.
4 ـ سرگرمي هاي مختلف داشته باشيد.
5 ـ در كارها به پدر و مادر كمك كنيد.
6 ـ وقت هاي اضافه خود را صرف بازي يا ورزش با دوستان كنيد.
7 ـ كتاب هاي خوب و مفيد بخوانيد و از فكر ترس و نگراني بيرون بياييد.
8 ـ وقتي مي خواهد فكر وسواسي سراغ شما بيايد ، با يك فكر خوب آنرا بيرون كنيد.
اگر باز هم اين افكار و اعمال وسواسي به سراغ شما آمد ،بايد از كسي كمك بگيريد و به متخصص بهداشت رواني مراجعه كنيد.
مرجع:ماهنامه مليکا 44